شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

الغیاث

شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۶ ب.ظ

می دانی؟! نه نمیدانی! اما اگر میدانستی چه خوب میشد!

مثلا میدانستی دوای این سردرد های نیمه شبی که خواب و خیالم را مشوش میکند چیست!؟

یا میدانستی وقتی گوشه ی سمت چپ نیم تنه ام آنجایی که یکریز میتپد تیر میکشد چه باید بکنم!؟

یا وقتی بعد آنهمه دارو هنوز معده ام سوزن سوزن میشود چه چیز بخورم بهتر است!!

حتی این گوشه های ناخونم،مییینی؟! این پوسته پوسته ها...

اصلا اینها را ولش کن!

خودت چطوری؟! فردا کدام ایستگاه ،رو به روی کدام خیابان ،نبش کدام مغازه بایستم که بیایی؟!

آخر میدانی؟! نه نمیدانی!!"که تو هم دردی و هم درمانی..."

۹۶/۰۸/۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی