شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

موهای مامانش و میبافه با دقت

بعد بلند میشه که بره میگه :مو بافته ی من!

فک کن که چه صفتایی چسبیده به این "من" و 

ما شنیدیم و 

مست شدیم و حالا...

حالا خب همین چند شب پیش بود که

از رو گوشیم پاک کردم اون وویس ها رو

چیکار باید کرد مگه با روزهای سیاه سفید رفته؟!

Marisa
۲۷ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

مثل یه بچه موقع به دنیا اومدن وقتی با اونهمه 

خون و چرک و کصافط،

اونهمه جیغ و درد و عرق،

کنده میشه از جونت!

مِهر آدما ام وقتی کَنده میشه با همین اوصاف

مگه الکیه که دوباره بچسبه سر جاش!! ؟

تو که اینا رو نمیفهمی!

حیف...

Marisa
۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۲:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یه وقتایی یجوری دلت تنگ میشه فک میکنی کاش 

دل آدم یه بادکنک گازی قرمز قلبی بود نخش و ول میکردی

بره ک برههههه دیگه 

مفت چنگ هر کی غیر صاحابش:(

Marisa
۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۵:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر