صراحت
يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۳۰ ب.ظ
از روزی که بهش گفتم میخوام برم ازدواج کنم
دست کم ده بار تو ۲۴ ساعت میپرسه که واقعا میخوای بری شوهر کنی! ؟؟
ده بار تو حالت های مختلف
انگار که اگ به چشماش خیره شم دلم بلرزه و بگم نه، هنوز میشه ک تموم نشه!
ولی نه دلم میلرزه، و نه میشه ک تموم نشه...
دفعه ی عاخر که پشت چراغ قرمز سپاه سؤالش و تکرار کرد
و دفعه ی آخری که من گرم ترین لبخند تو چنتم و تحویلش دادم و
بلند گفتم به زودی
عمیق ترین فحش ساده ی زندگیش و داد:
خیلی کثااافتی
من همچنان لبخند میزدم...
۹۵/۰۱/۱۵