شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

کورتکس مغز

دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۳۳ ب.ظ

حس می کردم یه تیکه از مغزم باید فاسد شده باشه،

یه تیکه که چندسال از خاطره هام و با خودش دفن کرده،

مثلا دو سال پیش، اون روزی ک احسان ،حسین حمدیه رو آورد تو جلسه تا برامون از قدیما بگه!

حمدیه برای من فقط عکسهای رنگ و وارنگ فرانکفورتِ و احسان فقط اون شبای گرم و سختِ مرداد!

یا مینو، فقط میتونه یه اسم باشه و یه ماشین دو درِ شاسی بلند.

حتی هادی فقط یه بچه ی اخم آلوده که حتی حاضر نیست

انجمن و روزهای شلوغش و که صدای خنده هامون و به خودش میبینه 

چند وقتی ترک کنه، نه بیشتر!

نه کافه، نه پارک، نه بارون، نه تجریش، نه...

یه آدم نیم بندم

که نصف حافظم و خواستن

و پاک شده

۹۴/۱۲/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۱)

گاهی قلم در دستت هست ولی جوهری در وجود نداری و کاغذ ها سپید باقی می مانند و ما میمانیم و یک کاغذ خالی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی