شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

میدون ونک؛ قطعه۴۸

چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۶ ق.ظ

بعد ختم عکست و زدم گوشه ی سمت راست آینه،

 کنار عکس میرحسین ک شیش ساله گوشه ی سمت چپ،

 عینکش و بالا میده و همچنان از عمق کوچه ی اختر لبخند میزنه!

...

شب که تو میدون ونک پرچم و بالا بردم و

 از دور ترین صدای وجودم ”یا حسین میرحسین " ام و بین جمعیت شنیدم ،

از گوشه ی سمت چپ آینه با یه خط مستقیم به سمت راست متمایل شدم،

صدا شبیه صدای من نبود ، اما تصویر ،خوده خودم بود!

گوشه ی سمت راست آینه  و خط کج و معوج خاک خورده ی اون بین ،به مرکز تصویر میرسه

تصویر من بودم، خیره به پرچمی که میون جمعیت دست و پا میزد!

اما صدایی ک هنوز فریادِ یا "حسین میرحسین" اش بلند میشد شبیه دخترکی بود 

که از امروز بعد ختم تو یه حسینیه سر سبز و با صفا قراره همیشه از کنج راست آینه به من لبخند بزنه..‌.

میدونی ریاضی همیشه فن بیشعوری بوده!

وگرنه میفهمید بین این همه حساب و کتاب عقلانی،

شنبه ی هفته ای ک گذشت روز تولد من بود ،

نه وقت رفتن تو!


۹۴/۰۴/۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۱)

رندگی همینه،هیچکس نمیدونه وقت رفتنش کی هست وقتی اون موقع رسید اطرافیان نباید شاکی بسن از خدا.دلتو اروم کن..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی