شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

۲۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

حرف و مِن مِن میکردم که بگم یا نه،

که اگ بگم دردسرش بیشتر نشه!

یا نشه وصله ی ناجور و تیکه های ریزه و درشت؟

اگ نگم چی؟ زبونش و کی کوتاه میکنه؟

پس فردا روزی...

حرف و هی مزه مزه میکردم که ، آخر بشه قوز‌ِ بالا قوز

کنار صدجور نگفته ی دیگ پشت قفسه ی سینم!

حرفا جاشون تنگه،

تیر میکشه قلبم

Marisa
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نه اینکه حرفی مانده باشد 

که لا به لای غرورمان جایش گذاشته باشیم،

حرفی نمانده و آدم می تواند دلش ازین سکوت حتی بگیرد.

من بَلد ترین آدم این روزهایم هستم برای دلتنگی!

Marisa
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یه وقتایی تو رو میبینم،

مثلا وقتی سالاد و دارم تو یخچال جا میدم، انگار پشت سرم وایسادی

یا وقتی میرم سراغ ماکروفر که نون و بردارم ،دستت لبه ی کابینته

یا خیلی وقتای دیگ...

میگن وقتی کسی و می بینید که نیست،

حتما دلش اونجاست،

پس با این حساب تو هر روز منو با خودت میبینی،

پشت فرمون

روی تخت خواهرت

دم ورودی برج میلاد تو شبای اکران

یا پای یخچال نصفه شبی که به کیک های مامانت شبیه خون میزنی

حتی شاید ویلون و سیلون پاساژ کورش، دنبال شلوار آبی آسمونی...

کاش دل هر آدمی بمونه همونجا ک خودش هست،

من تو اتاق بنفش صورتی خودم

تو ،تو ماشین مشکی مامانت...

Marisa
۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

۱۵ بهمن...

چه بازی ای در میاره دل آدم تو این تیک تاک های آخر،

بگذره بلکه آروم شیم،

بگذره بلکه خوب شیم...


Marisa
۱۵ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

نوزده شهریور بود اولین روزی ک پام و گذاشتم اینجا،

منم مثل همه که اولین اشتباه گس و عجیب و نامفهموم شون و

تا آخر عمر تو خاطرات یدک میکشن

۱۹شهریور و مثل یه وزنه ی صد کیلویی 

از سر تا ته خیابون پیروزی با خودم میکشم،

بعد یه روزی مثل امروز که ۱۴بهمنِ ، ورق پیچ شده

یه گوشه ای پرتش میکنم که دیگ نه ببینمش نه به کسی نشونش بدم

پنج ماه  با چهار روز کمتر 

نمی تونست یه عمررر باشه

که اگه بود پس حتما من یه روانی بودم که دستم‌ به خودکشی رفت!

تجربه ی چشیدن یه میوه ی غریبه بود

که نم نم تلخی زهره ماریش

گنگی غربتش و از سر پروند!

خلاصه ک خوشحالم قراره تا چند روز دیگ

این  دیوارا رو سر همه ی دیده و شنیده هاشون خراب شن!

و دست سلام شما که دیگ هیچوخت به ما نمیرسه...

Marisa
۱۴ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

#یک_حذف

آدمی که زیاد حرف میزنه و 

کم می فهمتت یا در واقع اصلن نمی فهمتت،

حالم و خوب نمیکنه ک هیچ،

بدتر هم میکنه!

..دلت و وارسی کن! سر جاشه هنوز

#bavard

Marisa
۱۳ بهمن ۹۴ ، ۰۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

من امشب تو رو انکار کردم، راست و مستقیم!

و فکر میکنم بر خلاف شروع همه ی حوادث عاشقانه ای 

که از هیچ نقطه ی مشخصب نشأت نمیگیره،

"پایان" دقیقا همون نقطه ایه که باید هفته ها و ماهها بهش فکر کرد

بلکه بهترین جا اونوکوبید.

پایانی که از عقل میاد مثل یه تیر خلاص باید بشینه رو نبض دلت،

پایانی هم که از قلبت بلند شده فقط یه دوری محترمانه می طلبه!

فکر میکنم انکار تو، درست تو مرکز تاریکی شب اما

با چشمهای باز

درست ترین نقطه ی یه پایان عاشقانه بود.

نقطه

Marisa
۱۲ بهمن ۹۴ ، ۰۲:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

پاش شکسته،

یا پیچ خورده

یا نمیدونم چشه،

هر چی هست یه جا افتاده و تکون نمیخوره

همینکه اینو گفت، قند مکرر بود تو دل من که شیرین 

میکرد حالم و انگار

یجوری بد شدم که فک کن

زندان بان زندان هارون و وایسوندن سر دلم

نه بسوزه، 

نه بخواد

نه دوست داشته باشه

هر چی زندان کور تر،

دلم تاریک تر ،

حالمم آرومتر...

Marisa
۱۱ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۰۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

من مشروط دارم میشم،

نه فقط تو ترم پنجم از دانشگاه،

من در نهایت یه مقاومت احمقانه

دارم مشروط میشم!

خسته نه، که از اول هم خسته بودم

"نا امید" شاید واژه ی مناسب تری باشه! 

عین یه نمره ی ۹

عین یه معدل زیر۱۲

عین یه روز گرم خردادی که تا زیر پل گیشا رو دوییدم

یا عین شبای تلخ مرداد تا حقِ صبح...

مشروط و بی چاره از دست و پا زدن

تو این رودخونه ی وحشی

موج برمیدارم،

میرم،

پرت میشم

Marisa
۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

موهایش را بافت و کش آبی را سرش بست

بعد باز کرد و روی شانه هایش ریخت،

...

آینه حرف جدیدی برای گفتن نداشت

تنها نگاه میکرد و میگریست

#بشکن

Marisa
۰۷ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر