Take it
شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۱۲ ب.ظ
دست خودم نبود،
هنوز هم دست خودم نبود وقتی میدیدم آنطور عجیب
به نقطه ای خیره مانده است که من نیستم،
هنوز هم جمع و جور کردن دست و پایم
در لحظه هایی آنطور بی قاعده و قانون از من بر نمی آمد،
انگار هنوز هم دست و دلم فقط به دوست داشتنش میرفت...
میبینی این جمله ها پر از "دست"هایی شده
که دست خالی با زندگی اش مشغول جنگیدن است،
بیا زودتر دست هایم را جایی بند کن،
مثلا همان نقطه ی نامعلوم که آنطور عجیب خیره ماندی اش...!
۹۶/۰۶/۱۱