شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

تکرر

دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ب.ظ

یکی از همین تایپوگرافی های زرد بود که دیشب به چشمم آمد و

نوشته بود:دلتنگی یعنی سال پیش همین موقع...

تو حتما خبر نداری که من هنوز آجانلو رو به هوای شنیدن صدای ترمزت

چطور یواش یواش قدم میزنم

یا گاهی دیوانه وار قهقهه زدنم 

و حتی این سردردهایی که میخواهد جمجمه ام را بترکاند،

حتی نمیدانی از سرکشی هایی که گاهی دلبرانه و گاهی ظالمانه

دیگری را از کوره به در میبرد!

بعید میدانم از حال و هوای خیابان قدس و چهارراه مسجد و

همکافه هم خبری داشته باشی!

تو همانقدر بی خبری که من کلافه!

و حال نوشتن هم دست نمیدهد این روزها...

____

پ.ن:اولین لیمو نعناع بدون تو...

۹۶/۰۱/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی