شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

تهدید

شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۶ ب.ظ

من از شنیدن صدای زنی که از پشت سیم های تلفن تظاهر به دوست داشتن میکند،میترسیدم،

و از تلخی های مادر که تمامی نداشت

و از غریبگی پدر که دیگر بی اثر شده بود،

من از آن دوست که دوری اش درد است و نزدیکی اش دلهره، از

آن دست ها که یا می ماند و یا ویران میکند هم ترس داشتم.

و گاهی فکر میکنم‌ به رشته هایی که از هیچ طرف گسسته نمی شود!

خانواده...

عشق...

انتخاب دردیست که اگر نکشد بی دریغ  داغ مصیبتش را خواهد گذاشت.

۹۵/۰۷/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی