شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

nonsense

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ب.ظ

من همیشه فکر میکنم آدمهای عزیز زندگی مو باید از راهی نجات بدم

و همیشه هم ناتوان تر از اون بودم که دردی یا مشکلی یا غمی رو از اونها تسکین بدم

من از مردی که معانی زندگیش از دنیای دیگه ای وارد شده میترسم

کسی که خانواده و عشق و همدردی و سخاوت رو بلد نیست...

اما همچنان من عزیزی دارم که باید از زیر سقف اینهمه آشوب رها شه  

من هر بار شانس ام رو امتحان میکنم

اینبار بیشتر از همیشه

۹۵/۰۵/۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۱)

۰۷ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۲۲ پیمان محسنی کیاسری
"من از مردی که معانی زندگیش از دنیای دیگه ای وارد شده میترسم"
قسمتی که از همه بیشتر به دلم نشست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی