nonsense
پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ب.ظ
من همیشه فکر میکنم آدمهای عزیز زندگی مو باید از راهی نجات بدم
و همیشه هم ناتوان تر از اون بودم که دردی یا مشکلی یا غمی رو از اونها تسکین بدم
من از مردی که معانی زندگیش از دنیای دیگه ای وارد شده میترسم
کسی که خانواده و عشق و همدردی و سخاوت رو بلد نیست...
اما همچنان من عزیزی دارم که باید از زیر سقف اینهمه آشوب رها شه
من هر بار شانس ام رو امتحان میکنم
اینبار بیشتر از همیشه
۹۵/۰۵/۰۷
قسمتی که از همه بیشتر به دلم نشست