شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

شمایل یک نیمه زن...

در من طلوعی اگر بود؛ آن تویی!

در قوطی احساست را سفت ببند،
که به هر فوتی ینتفی نشود!
...
از اینکه به مرضیه سر زدین ممنونم

مطالب تماما نگاشته های صاحب وبلاگ است
باعث خوشحالی خواهد بود دیدن نظرات شما :)
....
اگر باران ببارد...

هیچ چاره نیست...

جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۳ ب.ظ

من با آن صدا هیچ خاطره ای نداشتم، 

و نه هیچ احساس تعلقی به صاحبش، 

یا جرقه و صاعقه و انفجار عاطفی ای که در من شعله بگیرد!

اما همچنانکه بی اراده دستم به ثبت آن رفت، چشمهایم هم گریست!

و چطور میشود قلبت را نشانه بگیرند و زمستان در تو جان نپذیرد؟ 

بهمن نشود به ناگاه

و تو نباشی آن دختر مغرور که چوب خدا

دور تا دور دانشگاه همراه تو میدود٬

میخندد٬

حرف میزند،

و یکروز قبل از آنکه فهمیده باشی تا کجا غرق و بی حواس شده ای،

نفست بین راه بماند و...

چطور میشود یک غروب جمعه

که هوا عرقت را درآورده

یک صدا، اینهمه بهمن به پا کند! ؟

۹۵/۰۲/۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
Marisa

نظرات  (۳)

۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۵۰ ـــــ هادی ـــــ
یک صدا اینهمه بهمن به پا کند 

فلمت پایدار
من ک نمیدونم چیه ولی اگه صداشو پای تل ضبط کردی..
آره?
پاسخ:
Wrong answer...
:) من گاهی فکر میکنم که دنیا بخاطر صداها خلق شد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی